اشتباه مخملین غرب در قبال ایران
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۱۸۰۱
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، یک ماه اعتراضات داخلی در ایران، نقاب دو ساله «جوبایدن» رئیسجمهور آمریکا برداشت و ژست همراهی چهارساله اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی را خراب کرد. یک ماه اعتراض مردم ایران به موضوعی داخلی، سبب شد تا دومینویی از دخالتهای خارجی به راه افتد و نشان دهد که حقوق بشر، عرف دیپلماتیک، قوانین بینالمللی و دموکراسی خواهی غرب، شامل مردم ایران نمیشود و در برهمان پاشنه تناقضات تداوم دارد و میچرخد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سه ضلعی اقدامات آشکار غرب علیه ایران
یک ماه پیش در چنین روزهایی، مرگ تلخ دختر جوانی در مرکز امنیت اخلاقی، موجی از انتقادات و اعتراضات به وجود آورد. واکنشی که تا روزهای پس از آن هم طبیعی قلمداد شد و مسئولان را به پیگیری اصولی دلایل این مرگ تلخ، واداشت. اعتراضات اما به زودی از مسیر اصلی خود منحرف شد، رنگ اغتشاش و هرج و مرج گرفت و به بهانهای تازه برای بازگشت زیادهخواهیهای غرب تبدیل شد.
الف) توقف مذاکرات رفع تحریمها
مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با ۱+۴ درباره پرونده هستهای و لغو تحریمها در آن مقطع به نقطه حساسی رسیده بود که نیازمند تصمیمی درست از سوی غرب بود. با آغاز اعتراضات داخلی در ایران و تبدیل آن به اغتشاش، این مذاکرات متوقف و موضوع لغو تحریمها علیه مردم ایران، به حاشیه رفت. هم تروییکای اروپا و هم دولت جوبایدن طی ۱۶ ماه مذاکره، از خرداد ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۱، ژست گفتوگو و دعوت به حل دیپلماتیک موضوع هستهای ایران گرفته بودند و با همین ژست، جمهوری اسلامی را متهم به فرار از میز مذاکره میکردند. در همین ایام دولت آمریکا در نهان و آشکار از ایران درخواست گفتوگوی مستقیم کرد و تروییکای اروپا هم با طرح ایدههای مذاکره، تلاش کردند این ژست را حفظ کنند. این روند و نقاب تا آغاز اغتشاشات ادامه داشت و به فاصله کوتاهی پس از برخی ساختارشکنیها در داخل، تمام شد و نقاب از چهرهها افتاد.
مشخص شد که «جوبایدن» نسخه نهچندان پیشرفته «دونالد ترامپ» و «باراک اوباما« است که از اعتراضات در ایران حیرتزده شده است! که تحریمهای تازهای را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال خواهد کرد و در نهایت تصمیم دارد تمامقد کنار مردم ایران بیاستد! همان مردمی راه دریافت داروهای آنها را هم مسدود کرده به گونهای که سخنگوی دولت از تحریم بودن داروی مورد نیاز مهسا امینی، در ایران خبر داده است.
ب) تهدید به تحریم
همزمان با اغتشاشات در ایران، ماشین تحریم غرب هم شتاب گرفت و به این ترتیب، سه فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ متعلق به شرکتهای هواپیمایی ایران، پلیس امنیت ملی و برخی مقامات امنیتی تهران، «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات و شماری از فرماندهان نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی در لیست تحریمهای کاخ سفید قرار گرفت. مجوز کلی برای افزایش حمایت از اینترنت آزاد ایران صادر شد (اما مجوز ورود داروی کودکان پرونهای نه!)، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا هم هفت مهرماه از تحریم دو شرکت حملونقل و انبار ژانگو و کشتیرانی دبلیو اس واقع در چین خبر داد. پنجشنبه ۱۴ مهر وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای «احمد وحیدی» وزیر کشور و «عیسی زارعپور» وزیر ارتباطات ایران را در لیست تحریمهای خود قرار داد. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم نهم مهرماه، به صراحت اعلام کرد: ما تاکنون چندین تحریم علیه نهادهای ایرانی به خاطر این اقدامات آنها صادر کردهایم و بله، ما همچنان به دنبال اهدافی برای اعمال تحریمهای بیشتر (علیه ایران) خواهیم بود.
پارلمان اروپا هم با تصویب قطعنامهای در واکنش به مرگ مهسا امینی در ادعای مداخلهجویانه خواستار تحقیقات مستقل در خصوص چگونگی مرگ وی شد و ادعا کرد که عاملان این اتفاق باید تحریم و مجازات شوند. «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در حمایت از آشوبها، از بررسی اعمال تحریمهای تازه علیه ایران خبر داد. مجلس سنای فرانسه نیز در ادعایی رویدادهای ایران را نقض حقوق بشر خواند و خواستار واکنش جامعه بینالمللی و حمایت از معترضان در ایران و اعمال مجازات علیه عاملان سرکوب شد. برخی از سفارتخانههای جمهوری اسلامی در این قاره هم هدف حملات قرار گرفت.
دولت کانادا ۲۵ فرد و ۹ نهاد جمهوری اسلامی و ۱۰هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد. «محمد حسن باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران، «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، «محمد صالح هاشمی گلپایگانی» دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات و «محمد رستمی» رئیس پلیس امنیت اخلاقی، از جمله کسانی بودند که از سوی کانادا تحریم شدند.
پ) عدم حراست از اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی
ضلع سوم مثلث کارشنکیهای غرب علیه ایران با تعلل و تسامح در حمله به سفارتخانههای جمهوری اسلامی ساخته شد. اروپا به مخالفان جمهوری اسلامی ایران در پایتختهای خود اجازه تجمعاتی را داد، این اما برای دشمنان کشور کافی نبود و در اقدامی خارج از اصول دیپلماتیک، سفارتخانههای ایران در کپنهاگ دانمارک، لندن انگلیس، برلین آلمان و شمار دیگری از پایتختهای اروپایی مورد هجمه با سلاح سرد و گرم قرار گرفت.
گرچه منابع اطلاعاتی و امنیتی از سکوت و تعلل آگاهانه مقامات غربی در قبال این تعرضات، نشانههای قابل استناد ارائه میدهند اما حتی با نگاهی خوشبینانه مبنی بر عدم دخالت دولتها در این زمینه، بازهم قصور در حراست از امکان دیپلماتیک، تقصیر غیرقابل انکار دولتهای اروپایی خواهد بود.
واکنش ایران به دخالتهای غرب در امور داخلی
ماهیت آمریکا و اروپا در قبال جمهوری اسلامی، گرچه موضوعی آشکار برای بسیاری از مسئولان کشور و به ویژه رهبر معظم انقلاب بود اما تقلای بیثمر آنان در این بازه زمانی یکماهه، بار دیگر این ماهیت متناقض را آشکار کرد و واکنش مقامات وزارت خارجه ایران را در پی داشت.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران هم در گفتوگو با «ژوائو گومز کراوینیو» وزیر امور خارجه پرتغال با بیان اینکه برخی کشورها در اظهاراتی مداخلهجویانه موضوع اغتشاشات و فعالیتهای تروریستی را به عنوان اعتراض تلقی کرده و در عمل باعث تحریک اغتشاشگران و تروریستها میشوند، تصریح کرد: این کشورها حتی موضوع صدور قطعنامه یا تحریمهایی را در نشست آتی شورای وزیران اتحادیه اروپا در دستور کار خود قرار دادهاند که در صورت چنین اقدامی، جمهوری اسلامی ایران اقدام متقابل خواهد کرد».
وزیر امورخارجه، با طرح یک پرسش اساسی به واکنش غرب نسبت به رویدادهای داخل ایران، پرداخت و پرسید: چه کسی باور میکند که فوت یک دختر آنقدر برای غربیها اهمیت داشته باشد؟ اگر چنین است، نسبت به صدها هزار شهید و کشته در عراق ، افغانستان، سوریه و لبنان چه کردند؟ آنها میخواستند در ایران جنگ فرقه ای راه بیاندازند.
امیرعبداللهیان همچنین در خبری قابل تأمل از ورود سلاح گرم به برخی از تظاهرات و اغتشاشات در کشور خبر داد و یادآور شد که این سلاحها از خارج وارد شده است و در ایران چنین سلاحهایی وجود ندارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی در گفتوگو با «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم از آنها خواست نگاه واقعبینانهای به موضوعات داخلی جمهوری اسلامی داشته باشند و ایران سرزمین کودتاهای مخملی نیست و نخواهد بود. گفتوگویی که در آن بورل بر عدم دخالت اروپا در امور داخلی ایران تاکید کرد.
امیرعبداللهیان در گفتوگو با «کاترین کولونا» وزیر امور خارجه فرانسه با اشاره به رفتار غرب در توسل به استانداردهای دوگانه عنوان کرد: جای تعجب است که مقابله با اغتشاش در اروپا عملی خوب و پسندیده است اما همین کار در ایران سرکوب قلمداد میشود! اجازه نمیدهیم هیچ طرفی از داخل یا خارج، امنیت ملی کشور را هدف قرار دهد.
«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امورخارجه در واکنش به این موضعگیریها، خطاب به بایدن گفت: «عادت شما ماهی گرفتن از آبهای گل آلود است. اما یادتان باشد، اینجا ایران است. با هم برای ترمیم زخمهای کوچک و بزرگ ایران خواهیم کوشید، با هم برای استقلال ایران خواهیم ایستاد و صدالبته شکست دیگری بر انبوه شکستهایتان افزوده خواهد شد».
«محمد جمشیدی» معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور نیز در واکنش به اظهارات «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن در تداوم دخالت ها در امور داخلی ایران، خطاب به وی گفت: «مشاورین مغرض که به شما اخبار جعلی میدهند شما را غیر قابل اتکا میکنند. اگر در آستانه انتخابات نیاز دارید که خود را قوی نشان دهید سی و چند بار تقاضای ملاقات مستقیم با ایران را سری نگه دارید.»
دخالت های فرانسه، آلمان و تحریمهای انگلیس هم واکنش شدید وزارت امورخارجه را در پی داشت. امیرعبداللهیان در گفتوگو با همتای فرانسوی خود به این دخالتها واکنش نشان داد و سفیر انگلیس و دانمارک در تهران هم به وزارت امورخارجه احضار شدند.
اشتباهات محاسباتی مهلک
جغرافیایی که ایران در آن قرار دارد، همسایگان و اتفاقات تاریخی روی داده در این جغرافیا، گاهی سبب برخی اشتباهات محاسباتی برای بیگانگان میشود. برای مثال تصور میکنند اگر در یک جمهوری تازه استقلال یافته با مساحتی برابر با یکی از استانهای ایران، کودتایی موسوم به مخملی به راه اندازند و شخص الف را با ب تعویض کنند، این نسخه مسموم قابلیت اجرا در جمهوری اسلامی ایران را هم خواهد داشت!
تصور میکنند اگر با ساختن و پرداختن گروهکی چون داعش توانستند در سرزمین دیگری تروریسم را حاکم کرده و عامل فروپاشی شوند، در ایران هم میتوانند نقشه شوم تجزیه را اجرایی کنند. به نظر میرسد وقتی مردم ایران در معترضترین و منتقدترین شرایط خود هم، همراهی کرد و ترک و لر و عرب و بلوچ فریاد میزنند، این سناریوها نه تنها قابلیت اجرایی نیافته بلکه به اشتباهات مهلک محاسباتی برای کشورهای غربی تبدیل میشود.
برچسبها تروریسم حسین امیر عبد اللهیان وزارت خزانه داری آمریکا اعتراضات وزارت امور خارجه جو بایدن ناصر کنعانی اغتشاشات دانمارکمنبع: ایرنا
کلیدواژه: تروریسم وزارت خزانه داری آمریکا اعتراضات وزارت امور خارجه جو بایدن ناصر کنعانی اغتشاشات دانمارک تروریسم وزارت خزانه داری آمریکا اعتراضات وزارت امور خارجه جو بایدن ناصر کنعانی اغتشاشات دانمارک جمهوری اسلامی ایران اتحادیه اروپا گفت وگو وزارت امور مردم ایران علیه ایران امور خارجه امنیت ملی وزیر امور دخالت ها اروپا هم تحریم ها یک ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۱۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند.
وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی